نگاه

ساخت وبلاگ
صبح که از خواب بیدار شد،
روی سرش فقط سه تار مو مونده بود!
با خودش گفت:
"هییم! مثل این که امروز موهامو ببافم بهتره!"
و موهاشو بافت و روز خوبی داشت...!

فردای اون روز که بیدار شد،
دو تار مو روی سرش مونده بود
"هیییم! امروز فرق وسط باز می کنم"
این کار رو کرد و روز خیلی خوبی داشت...!

پس فردای اون روز،
تنها یک تار مو روی سرش بود
"اوکی، امروز دم اسبی می بندم"
همین کار رو کرد و خیلی بهش میومد...!

روز بعد که بیدار شد،
هیچ مویی رو سرش نبود
فریاد زد: ایول! امروز درد سر مو درست کردن ندارم...!

همه چیز به تو و وبلاگ نگاه کلمه تو بر می گرده!
می تونی از زندگی لذت ببری، یا ازش نا امید بشی!

تنها...
ما را در سایت تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hora2o بازدید : 123 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 18:53