فردای اون روز که بیدار شد،
دو تار مو روی سرش مونده بود
"هیییم! امروز فرق وسط باز می کنم"
این کار رو کرد و روز خیلی خوبی داشت...!
پس فردای اون روز،
تنها یک تار مو روی سرش بود
"اوکی، امروز دم اسبی می بندم"
همین کار رو کرد و خیلی بهش میومد...!
روز بعد که بیدار شد،
هیچ مویی رو سرش نبود
فریاد زد: ایول! امروز درد سر مو درست کردن ندارم...!
همه چیز به تو و وبلاگ نگاه کلمه تو بر می گرده!
می تونی از زندگی لذت ببری، یا ازش نا امید بشی!
برچسب : نویسنده : hora2o بازدید : 123